ما کجای کاریم؟

مدیریت پسماند در ایران

تولید زباله با تاریخ بشر پیوندی ناگسستنی دارد؛ زمانی که اجداد نخستین ما پوست و ساقه و برگ میوه ها را روی زمین رها کردند این فرایند شروع شد اما مدیریت آن تا هزاران سال بعد به شکل روندی معمول بر عهده طبیعت بود؛ زباله ها که همه ارگانیک بودند و حجم بالایی نداشتند جذب خاک و تجزیه می شدند. با ظهور اولین اجتماعات بزرگ و شهرها تولید زباله افزایش چشمگیری یافت و رهایی از آن به یکی از خواسته ها و وظایف اجتناب ناپذیر بشر تبدیل شد. از این رو حکومت های ابتدایی هر یک به نوع خود برای این موضوع چاره ای اندیشیدند؛ یونانی ها آشغال های شهری شان را به فاصله چند کیلومتری شهر برده و رها میکردند، رومی ها آنها را بیرون شهر دفن می کردند، و ایرانیان و چینی ها آنها را می سوزاندند.

روش های فوق تا مدت ها جوابگو بودند اما با ظهور عصر صنعتی و گسترش فوق العاده کارخانجات و تولیدات شیمیایی و انقلاب های ایجاد شده در صنایعی مثل خوراک، پوشاک، محصولات آرایشی بهداشتی، بسته بندی، ساختمانی و … پسماندها نیز وارد فاز جدیدی شدند؛ در قرن های 19 و 20 ورود آلاینده های جدید و خطرناک به پسماندهای صنعتی، جوامع و حکومت ها را به مرور ملزم به مدیریت منسجم آنها نمود.

زباله در ایران

مطابق آمارهای موثق جمعیتی در سال 2021 ایران در رتبه 17 تولید زباله در جهان قرار گرفت. همچنین طبق گزارش اطلس کلانشهر هر فرد ساکن تهران در طول سال به طور میانگین حدود 320 کیلوگرم زباله تولید میکند که حدودا 3 برابر مقدار سرانه جهانی است. طبق مشاهدات میدانی حدود 500 غرفه زباله با میانگین تحویل 100 تا 200 کیلو پسماند در تهران فعال هستند که در مقایسه با 7500 تن زباله تولیدی این کلانشهر مقدار اندکی است. این ارقام نگران کننده اهمیت و الزام بازنگری در موضوع مدیریت پسماند را یاداوری میکنند. برای متعادل شدن این آمارها راهکارهای فردی، اجتماعی و سیاسی وجود دارد که عمدتا در کشورهای توسعه یافته انجام میشوند.

امتداد مسئولیت تولیدکننده

تولیدکنندگان محصول در بسیاری از جوامع پیشرفته به منظور کاهش بار اقتصادی دولت ها و سازمانهای محلی بخشی از مسئولیت مدیریت پسماند را بر عهده دارند. امتداد مسئولیت تولیدکننده (EPR) به ویژه درمورد پسماندهایی که روند بازیافت پیچیده و هزینه بری دارند نقشی محوری ایفا می کند، زیرا بر اساس آن مسئولیت محصول تولیدی تا پایان چرخه عمر آن بر عهده تولیدکننده خواهد بود.

در ایران طبق آیین نامه اجرایی مربوطه دریافت عوارض از تولیدکنندگان کالاهای دارای پسماند بر عهده صندوق ملی محیط زیست است اما امتداد مسئولیت تولیدکننده در عمل به اجرا نمی رسد که علت عمده آن نبود ساختار قانونی کارآمد برای هماهنگی بین دستگاه ها، تعداد بالای محصولات مشمول، اختصاص عوارض یکسان و … است. اجرای درست این سیاست و در نتیجه تقویت نهاد صندوق ملی محیط زیست جهت ارائه تسهیلات برای راه اندازی مراکز مدیریت پسماند و تبدیل مواد، جدا از بهبود شرایط زیست محیطی نقشی اساسی در خودکفایی در تامین مواد اولیه دارد که باعث ایجاد اشتغال پایدار و حرکت بهتر چرخه اقتصاد خواهد شد.

ما میتوانیم با استفاده از تجربیات موفق کشورهای توسعه یافته و رعایت الزامات EPR از طریق ایجاد سامانه جامع اطلاعات کالاهای مشمول مدیریت پسماند و ایجاد امکان نظارت سازمان محیط زیست بر دریافت عوارض توسط صندوق ملی محیط زیست، مسئولیت تولیدکنندگان را گسترش داده و به این وسیله اثرات مخرب زیست محیطی اقلام تولیدی را در طولانی مدت کاهش دهیم.

زباله های پلاستیکی

هر فرد ایرانی به طور متوسط روزی سه کیسه پلاستیکی مصرف می کند که متاسفانه میانگین عمر مصرف آنها فقط 12 دقیقه است، و این در حالی است که طبیعت برای حذف هر یک از این کیسه ها مقدار قابل توجهی زمان و هزینه صرف میکند. اگر ظروف و سفره های یک بار مصرف، بسته بندی ها، بطری ها و بسیاری از پسماندهای پلاستیکی ناشی از تغییر سبک زندگی در چند دهه اخیر را به این کیسه ها اضافه کنیم نتایج فاجعه باری را مشاهده خواهیم کرد؛ نتایجی که مصداق بارز آنها را در چشم اندازهای زشت و کثیف محیط زیست اطرافمان به وضوح می بینیم.

تفکیک و بازیافت پلاستیک به خاطر فشار وحشتناکی که این مواد به زیست کره وارد میکنند اهمیت خطیری دارد. آمار جهانی میگوید ایران با تولید سالانه 4 میلیون تن زباله پلاستیکی در بین 20 کشور اول در دنیا در این زمینه قرار دارد. این یعنی اگر هر چه زودتر برای مدیریت این پسماند فوق خطرناک چاره ای نیندیشیم محیط زیست مان آسیب های جبران ناپذیری خواهد دید.

پسماند صفر

علاوه بر وظیفه حکومت و سازمان های مربوطه و البته لزوم بهسازی تدوین و اجرای قوانین سخت گیرانه متناسب با وضعیت کنونی محیط زیست در کشور، سبک زندگی فردی و اجتماعی مردم نیز نقشی حیاتی در مدیریت پسماند دارد. یکی از روش های کارسازی که بسیاری از جوامع پیشرو برای کاهش تولید زباله دنبال می کنند پسماند صفر (Zero-Waste) است. پسماند صفر به مدلی از سبک زندگی اطلاق میشود که طی آن فرد مسئولیت تمام زباله های تولید شده توسط خودش را در طول شبانه روز بر عهده میگیرد و در عین حال تلاش میکند تا زباله های تولیدی اش را روز به روز به مقدار صفر نزدیکتر کند.

قدم اول این نوع زندگی دوری گزینی از مصرف گرایی، اسراف، افراط و حذف موارد غیر ضروری است که اتفاقا مقدارشان در سبد مصرف روزانه کم هم نیست! این افراد در مرحله بعد سعی میکنند تا حد ممکن زباله تولید نکنند و در مواردی که قابل اجتناب نیست زباله های تر و خشک را از هم تفکیک، و حتی در صورت امکان جهت استفاده مجدد بازیافت کنند.

آیا پسماند صفر در ایران جوابگو است؟

همان طور که اشاره کردیم تولید زباله با زندگی ما از ابتدا گره خورده و هیچ وقت نمی توانیم به نقطه صفر پسماند برسیم  اما با فراهم کردن شرایط و زیرساخت ها میتوانیم به آن نزدیک شویم. در حال حاضر در هیچ جای دنیا نمونه منحصر به فرد و کاملی از پسماند صفر به معنای دقیق کلمه وجود ندارد که ما بتوانیم از آن الگو بگیریم.

اما از طرفی معیارهای آن با اندکی تامل برایمان مشخص میشود؛ در صورتی که بخواهیم این سبک زندگی را سرلوحه قرار دهیم باید در درجه اول از دسته بندی خریدهای خود به اقلام مایحتاج و خریدهای ناضروری شروع کنیم. طبیعتا اگر در دسته آدم های ولخرج قرار می گیرید انجام این کار برایتان بسیار سخت خواهد بود اما باید اولویت بندی کنید که آیا میخواهید قدمی برای محیط زیست و آیندگان بردارید یا خریدن جنسی که الان چشمتان را گرفته اهمیت بیشتری دارد و برایتان مهم نیست که در ادامه چه بلایی بر سر محل زندگیتان بیاید!

البته در مرحله بعد باید همان اقلام مایحتاج را هم به سبک خاصی تهیه کنید که پسماند و دور ریز نداشته باشند، اما در دنیای مصرف گرای امروز که همه چیز به تولید انبوه میرسد این کار تقریبا غیرممکن می نماید. این بخش مربوط به نهادهای تولیدی است که به سمت بسته بندی های تجدیدپذیر و قابل بازگشت به طبیعت حرکت کنند. مهمترین گام در این مسیر – مثل هر فرهنگ سازی دیگری – آموزش است. جا افتادن این فرهنگ مثبت مستلزم آن است که همه واحدها تا رسیدن به نتیجه مطلوب با هم حرکت کنند و سختی های آن را بر خود هموار نمایند.

شاید عده ای به کافی نبودن زیرساخت فیزیکی اشاره کنند غافل از این که فرهنگ یابی نقش محوری تر و اساسی تری در این موضوع دارد. فرهنگ یابی، به عنوان جایگزین فرهنگ سازی، به معنای پیدا کردن بسته های هنجاری و مجموعه های فرهنگی در بخش هایی از زندگی روتین مردم جوامعی است که توانسته اند به صورت گروهی به یک هدف خاص نزدیک شوند. در واقع نخستین مرحله در این راه پیدا کردن و ترویج چنین فرهنگی است.

ابتدا باید شهروند ایرانی انگیزه پیدا کند که به صورت انفرادی به سمت سبک زندگی پسماند صفر حرکت کند، البته بهتر است که به صورت همزمان تجهیزات نیز به روز رسانی شوند تا انگیزه کافی برای این پویایی به وجود بیاید.